سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
   

 

گمنام تا لحظه ظهور
 
دانشنامه عاشورا



سرباز گمنام امام زمان(عج)

پست الکترونیک
پروفایل مدیر وبلاگ

زمستان 1387
بهمن 1387
اردیبهشت 89
مرداد 89
شهریور 89
شهریور 90
مهر 90
آذر 90
» ()
زمستان 1387
بهمن 1387
اردیبهشت 89
مرداد 89
شهریور 89
شهریور 90
مهر 90
آذر 90

» سفرزیارتی.سیاحتی وهمیشگی آخرت
»
» سرلوحه برنامه های امام زمان(عج)
» نشانه های ظهور امام زمان چیست؟
 

این روز ها خوب دم از شهدا می زنیم ! پنج شنبه 88 دی 24
 

 


این روز ها خوب دم از شهدا می زنیم !


صبح روز سه شنبه 20 مرداد بود که صدای پیامک موبایلم خبر از خاموشی ستاره ای دیگر داد. پیامک از سامانه پیامک بنیاد شهید بود، با این مضمون که (هادی اعتقادی جانباز 70% به خیل شهدا پیوست مراسم تشییع فردا چهارشنبه 21 مرداد ساعت 9:30 ) . ستاره ای که از دنیای مادی و بی معرفت  ماجدا شد و به خیل یاران شهیدش پیوست .


می دانم که خیلی از بچه های شهر او را نمی شناسند من نیز او را نمی شناختم از چندتن از رزمندگان با سابقه شهر در مورد او سوال کردم . اما هر یک با سوال هایی پاسخم را دادند .کی شهید شده؟ ویلچری بود؟ قطع عضو ؟یا شیمیایی ؟ پیش خودم گفتم :چطور می شود جانباز 70% درصد این شهر که  سالها در دوران دفاع مقدس حضور مأثر داشته و سالها بود که از تاثیرات گاز شیمیایی رنج می بُرد ، کسی از حالش با خبر نباشد . چه شده است که حتی رزمندگان دیروز از حال همسنگر جبهه هایشان بی خبراند ؟! بگذارید برایتان بگویم که شهید هادی اعتقادی در سال1341در شهرمان قزوین به دنیا می آید و از سال 63 در حالی که 18 سال بیشتر نداشت از طریق بسیج مسجد محله به جبهه‌های نبرد اعزام و تا سال 67 به تناوب در مناطق جنگی حضور می یابد و در سال 1366در حین انجام عملیات در منطقه حلبچه با بمباران شیمیایی جنگنده عراقی مواجه می شود و در اثر استفاده دشمن از گازخردل ، اعصاب و تاول زا دچار خفه گی می شود و تمام بدنش تاول می زند و در حالی که سرفه های خشک امانش را می بُرد و به کما می رود ، بعد از یک ماه در حالی که نام خود را هم فراموش کرده بود به زندگی باز می گردد.


 بعد از جنگ در یکی از کارخانه های قزوین مشغول به کار می شود ، از 6 سال پیش بخاطر تاثیرات شیمیایی در مسیر بین قزوین تا بیمارستان ساسان تهران به سختی گذر عمر می کرد و رنج می کشید تا اینکه از 8 ماه پیش در بیمارستان ساسان بستری می شود ،او که ریه هایش به شدت آسیب دیده واز حنجره مصنوعی استفاده می کرد و حتی نام فرزندان خود را هم فراموش کرده بود، به سختی در  دنیای پرتلاطم و طوفانی  گذر عمر می کرد. تا اینکه در 20مرداد 88 به ندای حق لبیک می گوید و با شهادت به جمع یاران آسمانی خوش می پیوندد.


شهید هادی اعتقادی


جانباز شیمیایی شهید هادی اعتقادی


همسر صبور شهید اعتقادی می گوید مشکلاتمان بسیار بود و همیشه سعی می کردم در بیمارستان کنار همسرم باشم و دو فرزندم علی و محمد رضا در خانه تنها بودند اما سعی می کردم محیط خانه را تاحدودی برای بچه ها آرام نگه دارم تا آنها کمتر احساس کمبود کنند.او می گوید؛ فرزندانم هیچگاه از این شرایط گله نمی کنند و به پدرشان افتخار می کنند، هر چند پدرشان زمانی هم که در خانه بود به علت مصرف بیش از حد دارو همیشه خواب بود و یا نمی توانست با فرزندانش حتی برای قدم زدن بیرون برود.


از آخرین تشییع شهدا در شهرما که برای شهدا گمنام بود سه سال می گذشت . پیش خود گفتم این روزها بعد از آن حوادث قبل انتخابات که باسوء استفاده ناجوانمردانه عده ای از اسم دوران دفاع مقدس ، امام و شهدا و قانون شکنی همان عده در حوادث تلخ بعد از انتخابات ، همه دلشان برای شهدا تنگ شده و فردا که روز تشییع شهید اعتقادیست ؛ رزمندگان ،ایثارگران ،دانشجویان و بچه هیئتی ها و همه مردم شهر همانند روزهای  دوران دفاع مقدس وقتی شهیدی تشییع می شد همه می آمدند، می آیند تا بار دیگر آرمانهای بلند انقلاب ، امام و شهدا تجدید میثاق کنند. تشییع شهدا جامعه را متوجه فرهنگ شهادت می‌کند ضمن اینکه نباید وظیفه خود را منحصر به تشییع شهیدان بدانیم .


در حالی که مطمئن بود دوستانم همانند همه خبرها که با پیامک بلافاصله در شهر می پیچید از مراسم باخبرند، اما فقط برای جهت اطلاع مجدد ،زمان و مکان مراسم تشییع را برای چند تن از دوستان پیامک زدم.صبح چهار شنبه 21مرداد ساعت به سمت محل تشییع حرکت کردم .در مسیر دنبال پوستر ها وبنر های اطلاع رسانی برای تشییع می گشتم اما مشاهد نکردم پیش خود گفتم انشا الله  در مسیر های دیگر هست.به محل تشییع رسیدم .که ناگهان تمام بدنم را عرق سرد فرا گرفت .اینجا چرا اینقدر خلوت است ؟پس بقیه کجا هستند؟ نکند تشییع زودتر شروع شده و من دیر رسیدم ؟ اما نه مراسم آغاز نشده بود و تازه برای اینکه مردم برسند با نیم ساعت تاخیر شروع شد.روی تابوت شهید را با تکه هایی از چند پرچم کوچک کشورمان که با چسب بهم متصل شده بود به نحوی پوشانده بودند. تابوت حرکت کرد وفقط شانه های خانواده شهید و عده ای دیگر ، میزبان پیکر مطهر فرزند برومند حضرت روح الله(رض) شد.در حالی که بغض و اشکم در هم آمیخته شده بود گوشه ای از تابوب را گرفتم .زیر لب به شهید اعتقادی گفتم: حاجی برایم فاتحه ای بخوان که تو زنده ای ما مرده ! حاجی سلام مرا به پدر و عمو های شهدیم برسان و بگو که دلم برایتان تنگ شده است با معرفت ها چرا حالی از ما نمی پرسید؟.


در حالی که تابوت شهید روی دوشم بود چندین بار ناخودآگاه به عقب نگاه می کردم ولی تعدادمان همان حدود 100 نفر بود و کسی اضافه نمی شد. از ارتش یک گروه موزیک بیشتر نبود و از سپاه و نیروی انتظامی بجز چند سرباز که حفاظت خیابان رو به عهده داشتند کسی را مشاهده نکردم.


 پیر مرد عزیزی هم بود که فقط لا اله الا الله می گفت و بقیه تکرار می کردند.یادش بخیر تشییع شهدای سال های نچندان دور ، که در حین تشییع مداحی مدیحه سرایی می کرد و مردم با شعار هایی همچون ((این گل پر پر از کجا آمده ، از سفر کرببلا آمده )) ((حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست)) (( کجائید ای شهیدان خدایی   بلا جویان دشت کربلایی ، کجائید ای ... )) شهدا بدرقه می کردند .


مگر مردم شهدا را فراموش کرده اند ؟با مردم کاری نداریم همزمان و رفیقان همسنگرش کجا هستند؟اصلا دوستانم که خود به آنها پیامک زدم کجایند؟دنبال مقصر نیستم مسوولین به خود نگیرند. این روزها خوب دم از شهدا می زنیم !


 مارا چه شده است؟ یادم است سال گذشته برای یک همایش پیاده روی تمام شهر را پوستر و بنر و تراکت فرا گرفته بود جالب اینجاست که بسیاری از ادارات به کارمندان و خانوادهایشان دعوت نامه داده بودند و از آنها خواسته بودند که در آن همایش پیاده روی شرکت کنند.


در روز تشییع در خیابان شهدا خبری از عطر و گلاب و اسپند نبود اما جایتان خالی عطر شهید همه جا را معطر کرده بود. !


آری


               یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه                 هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه 


 


بنا نبود اینجوری بشویم .... قرارمان این نبود به شهدا جاخالی بدهیم ... قرارمان این نبود امام را تنها بگذاریم ...
 خوب است که بدانیم جنگ تمام شده است اما شیمیایی ها تازه سرفه هایشان شروع شده است ما نیز کنار سفره ها رفتیم وصرف نکرد که این سرفه ها را بشنویم. یارانی که مانده اند ولی غریبانه.بعد از جنگ انگار غریبه شده بودند .انگار ما آنها را نمی شناختیم .انگار یادمان رفته بود که اگر جنگی را گنجی هست همین ها هستند . اما دل فقط به این خوش داشتیم که دشمن را از مرزهایمان فراری دادیم.غافل بودیم که زخم دشمن هنوز در خانه است.دشمن


رفت،آری،اما در سینه جانبازان ما مگر ردپایش را نمی توان دید؟


مگر جانبازان را فراموش کرده اید ؟مگر فراموش کرده ایدو نمی دانید؟آرزوی فرزند جانباز قطع نخایی این است برای یک بار هم که شده پدرش را تمام قد ببیند؟ ،فرزند شهید نمی داند مفهوم واژه پدر یعنی چه ،فرزند جانباز شیمیایی بجز صدای سرفه از پدرش چیزی نمی شنود ، خانواده های جانبازان اعصاب و موجی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند؟


روزگار، نه. زمانه، نه. زمان، زمان غریبی است .قرارهای امروزی آوای بی قراران را از یادها برده است، ترانه‌های امروزی ترانه‌ی دلنواز باران جبهه‌ها را از بین برده است. . غربت یاد شهید غیرت‌های رفته به باد را زنده نمی‌کند ؟


 آری، زمان زمان غریبی است.


لبخندهای مایل به دنیا لبخندهای دریایی دریادلان را فراموش کرده است. آری! آسمان سینه‌هامان از آوای غربت یاران، بغض ابر گرفته است.  کجائید؟! ای لبهای خاموش، تا با صدای آشنای خود برایم بگوئید رازهای در زنگار نهفته را، قصه شوق پرواز را.


ابری می شوم انگاری ، باد که می وزد بارانم می آید.     نویسنده:قاسم اللهیاری (فرزند شهید اللهیاری )


نیمی از مطلب فوق در روزنامه رایحه مهر استان قزوین در تاریخ 1/6/88 به چاپ رسیده بود ! که در وبلاگ متن کامل آن را مشاهده می کنید.


 


 


 



 

نظر بدهید

 
 
 

بدون شرح جمعه 88 آذر 27
 



 

نظر بدهید

 
 
 

واقعا چی می شد اگه.... جمعه 88 آذر 27
 

واقعا چی می شد اگه.... 
چی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده چرا که دیروز ما وقت نکردیم از او تشکر کنیم 
چی می شد اگه خدا فردا دیگه ما را هدایت نمی کرد چون امروز اطاعتش نکردیم 
چی می شد اگه خدا امروز با ما همراه نبود چرا که امروز قادر به درکش نبودیم 
چی می شد دیگه هرگز شکو فا شدن گلی را نمی دیدیم چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم 
چی می شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم 
چی می شد اگه خدا فردا کتاب مقدسش را از ما می گرفت چرا که امروز فرصت نکردیم آنرا بخوانیم 
چی می شد اگه خدا در خا نه اش را می بست چون ما در قلبهای خود را بسته ایم 
چی می شد اگه خدا امروز به حرفهایمان گوش نمی داد چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نکردیم 
چی می شد اگه خدا خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت چون فراموشش کردیم. 
و چی می شد اگه... 
و چی می شه اگه ما از این مطالب به سادگی بگذریم



 

نظر بدهید

 
 
 

دوباره محرم شد جمعه 88 آذر 27
 

... و بار دیگر محرم از راه رسید و رخت عزا بر تن شد . نمی دونم از کجا شروع کنم و چطور بگم ؟! می خواستم تو این پست کمی از حال و هوای محرم تو جبهه ها بگم ولی دیدم نمی تونم آنچه در دل دارم را بنویسم ! آخه چطور می شه حال و هوای کسانی رو وصف کرد که وقتی نام آقاشون رو می شنیدن انگار تو این دنیا نبودن ، دیدم قلم عاجز از اینه که بنویسه چطور بچه ها با چه خلوصی به عشق آقاشون هر روز بعدِ نماز صبح زیارت عاشورا می خوندن و به عشق زیارتِ قبر شش گوشه آقا به سر و سینه می زدن ، واقعاً نمی شه اون حالات را توصف کرد ، وقتی مداح شروع میکرد به نوحه خونی ، اونقدر از خود بیخود می شدن که هیچ زبان و هیچ قلمی نمی تونه حال خوش اونها رو بیان کنه و یا بنویسه ! یادش بخیر وقتی تو چادر نماز خونه گردان جمع می شدیم و با تشکیل هیئت سینه زنی به گردانهای مجاور می رفتیم و اقامه عزا می کردیم .
یاد شهدای عزیز بخیر که با شور حسینی و عشق به ابا عبدالله (ع) در این مراسمات پیشقدم بودن و با خلوص نیت به عزاداری می پرداختن و چه خوش اجر و پاداش خود را از آقا گرفتند و در جوار قرب الهی آرام گرفتند و مهمان خوان حضرتش شدند .
در این مجال خیلی مصدع اوقات دوستان نمی شوم و سطور بالا را هم من باب یادآوری خاطرات گذشته برای خودم ذکر کردم تا یادم باشد که چه دورانی را پشت سر گذاشتم و فراموشم نشود که با چه خوبانی بودم که به واقع نوکر آقا اباعبدالله الحسین (ع) بودن نه مثل منی که فقط ادعای حب اهل بیت دارم و در عمل پایم می لنگد .
در ادامه همه شما عزیزا را به ذکر اشعاری از شاعر دلسوخته و عاشق ، مرحوم آغاسی و جملاتی از شهید اهل قلم ، سید مرتضی آوینی مهمان می کنم .


*******************************************
زنده یاد حاج محمدرضا آغاسی این چنین سروده است :
کربلا ، بیت الحرامی دیگر است
حاجیانش را ، مقامی دیگر است
نیّـتش ، ترک سر و تن گفتن است
در پی اش ، تکبیر ِ در خون خفتن است
شیعه گی آیا شکم پروردن است ؟
یا به روز جنگ ، عذرآوردن است ؟
شیعه یعنی امتزاج نار و نور
شیعه یعنی رأس خونین در تنور
شیعه یعنی بازتاب آسمان
بر سر ِ نی ، جلوه ی رنگین کمان
شیعه باید آب ها را گِل کند
خط سوم را ز خون کامل کند
خط سوم ، خط سرخ اولیاست
کربلا بارزترین منظور ماست


*******************************************
شهید آوینی هم چنین گفت :
اما ای دل ! نیک بنگر که زبان رمز چه رازی با تو باز می گوید ؛
( کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا )
یعنی اگر چه قبله در کعبه است اما ؛
فاینما تولو فثم وجه الله )
پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده اید . یعنی هر جا
که پیکر صد پاره تو بر زمین افتد آنجا کربلا است نه به اعتبار لفظ و استعاره ،که در حقیقت و هر گاه که عَلَم‏ ِ قیام تو بلند شود عاشورا است ، باز هم نه به اعتبار لفظ و استعاره .
... نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار تو را می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حصین لا زمان و لا مکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی .


 

نظر بدهید

 
 
 

سردار بی سر( حاج شیر علی سلطانی) جمعه 88 آذر 27
 

  من شرم می کنم در روز قیامت در پیشگاه اربابم امام حسین سردر بدن داشته باشم "

 اوبه آورزوی خود می رسد. ودر عملیات فتح المبین درشوش با اصابت خمپاره ایی به سر او سرش از بدنش جدا می شود

 و به شهادت می رسد.

 زندگی نامه .

 شهید حاج شیر علی سلطانی (ذاکر اهل بیت (ع) )در سال ????هجری شمسی در خانواده ای متدین در محله کوشک

 قوامی شیرازدیده به جهان گشود .شهید سلطانی تحصیلات خود را از همان مکتب خانه شروع نمود سپس تا کلاس ششم ابتدایی درس را ادامه داد. به علت شور علاقه بسیاری که به معارف اسلامی داشت در یکی از مدارس حوزه علمیه به تحصیل علوم دینی پرداخت .

 عضویت در سپاه.

 پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ????به خاطر علاقه اش به سپاه به عضویت این نهاد مردمی درآمد شهید سلطانی

 در سپاه بعنوان الگوی بارز تقوا و اخلاص وصفا و صمیمیت شناخته شد خصوصا خضوع و افتادگی او بسیار چشم گیر بود بنحویی که پاسداران و  بسیجیان اورا به عنوان یک معلم اخلاقمی می نگریستند.


 شهادت

 شهیدسلطانی از مدت ها قبل خودش را برای شهادت آماده کرده بود شاهد ما بر این مدعا مقبره ایست که از قبل در گوشه ایی از کتابخانه مسجد المهدی( که خود بنیان گذار همین مسجد بود) آماده ساخته بود. وشب ها را در آن به راز  ونیاز و دعا با معبودش می   پرداخت . مقبره ایی که درست به اندازه تن بی سرش حفر شده بود گویی که شهید از قبل می د انسته که پیکرش را بدون سر دفن  خواهند نمود بالاخره در عملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت رسید . پیکر بی سر شهید سلطانی در روز??/?/????درکتابخانه مسجد المهدی (عج)  واقعه در کوشک قوامی شیراز در مکانی که خود شهید آماده کرده بود به خاک سپردند.

 پیکر حاج شیر علی سلطانی

                  

دو وصیتنامه جذاب از آن شهید..

ای همه ی کسانی که مرا دوست می دارید ، از شما تقاضا دارم هنگامی که خبر شهادت من به شما رسید ، ناراحت نشوید و

مبادا خدای ناکرده از جمهوری اسلامی انتقاد بگیرید که همه ی جوان های مردم را به کشتن داد. نه، ما ذلیل بودیم خدا ما را به

واسطه ی این انقلاب عزیز کرد...
ای هزاران بار جان ناقابل من فدای اسلام عزیز باد، مبادا اشکال بگیرید که اگر بالای سر فرزندانش می ماند بهتر بود، نه به خدا این
حرف ها غلط محض است. من، زن و فرزندم رابه خدا می سپارم که خدا بهترین یار و بهترین مدد کار است و از ساحت مقدسش می خواهیم که آن ها را به راه راست هدایت کند. آمین یا رب العالمین.
و از شما می خواهم به جای این فکر ها مشتتان را گره کرده و از ولایت فقیه که همان اسلام راستین است و از این انقلاب و از اهل
بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین و از خمینی کبیر این پیر پارسا دفاع نمایید تا خدا شما را در دوعالم یاری کند...."

ای همه انسانهایی که در پی سعادت ابدی هستید اگر می خواهید از چنگال گرگهای درنده و سلطه گرنجات پیدا کنید همگی

 روی به اسلام این آئین نجات بخش روی آورید که فقط اسلام است که با آن می توان بشریت را از همه بد بختیها نجات بخشد به امید آن روز که بشریت آگاه گردد و اسلام عزیز روی آورد. انشالله.........   
اشعاری شهیدسلطانی......

 ای که سرمستی زصهبای شهید
 از دل و جان بشو آوای شهید
 شمع آسا گرچه ما خود سوختیم
 عالم حق را ولی افروختیم
 گشته از خون ، سرخ گر دامان ما
 ماند لیکن نام جاویدان ما
 ای که می خواهید فخر نام ما
 بشنوید از جان و دل پیغام ما
 تا نپیمایید راه اتحاد
 بر شما راه ظفر مسدود باد
 پیروی باید ز آل الله کرد
 دست هر دژخیم را کوتاه کرد
 روی سلطانی به درگاه حسین
 گر شهادت طالبی راه حسین

  سردار بی سر حاج شیر علی سلطانی

                                               



 

نظر بدهید

 
 
 

شبهای قدر جمعه 88 آذر 27
 

              شب قدر و اجابت دعا
امام علی غلیه السلام فرمودند: «شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشت‌ها) فرو فرستاده می‌شود، پس از درگذشت پیامبر نیز این شب صاحبانی دارد.»


شب قدر، بزرگترین، شریف‌ترین، پر ارج‌ترین و پر رمز و رازترین شب‌ها در گردونه زمان است که قلم‌ها در وصفش می‌شکنند و زبان‌ها در توصیفش قاصر و عقل و تدبیرها در فهم آن مبهوت و متحیر می‌مانند.


شبی که به فرموده امام صادق علیه السلام قلب رمضان به شمار می‌آید. بهترین شب سال، شب قدر است که خداوند در قرآن کریم آن را شبی پربرکت دانسته و ارزش آن را برتر از هزار ماه بیان می‌کند.


آیا به راستی برکتی بالاتر از این هست که یک شب هم تراز هزار ماه یعنی 30 هزار شب یا 83 سال و 4 ماه قرار گیرد؟


چرا این شب «شب قدر» نامیده شده است؟ چه اسراری در آن نهفته و چه وقایع و حوادثی در آن رخ داده و می‌دهد؟


مفسران قرآن کریم با استفاده از قرآن و احادیث پیشوایان معصوم دین درباره نامگذاری این شب به «شب قدر» مطالب و دلایل زیادی آورده‌اند.


شب قدر یعنی شب بزرگ و باعظمت، زیرا در قرآن کریم «قدر» به معنای منزلت و بزرگی خدا آمده است. (حج /74)


همه مقدرات بندگان نیز در طول سال در این شب رقم می‌خورد. (دخان /4)


همچنان که امام رضا علیه السلام فرمودند: «خداوند در شب قدر آنچه را از این سال تا سال بعد پیش خواهد آمد مقدر می‌فرماید از زندگی یا مرگ، از خوب یا بد یا روزی، پس آنچه خداوند در این شب مقرر فرمود، وقوع آن حتمی خواهد بود.»


البته این امر هیچ گونه تضادی با آزادی اراده انسان و مساله اختیار ندارد زیرا تقدیر الهی به وسیله فرشتگان طبق شایستگی‌ها و لیاقت‌های افراد و میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال آنهاست.


بدون شک مفاهیمی چون وعده و وعید، انذار و بشارت، کیفر و پاداش در قرآن و روایات بدون اراده و اختیار انسان بی معنا خواهد بود.


حضور انسان در محافل شب قدر، عبادت و دعا و ... جلوه‌هایی از حضور اراده و اختیار انسان است. بزرگترین اشتباه درباره حقیقت مشیت الهی این است که گروهی خود را صاحب همه چیز می‌دانند و تصور می‌کنند خداوند به صورت مطلق همه کارها را به بندگان خود واگذار کرده است؛ پس نه ثواب و عقاب در کار است و نه مسوولیت و اخلاق.


گروهی دیگر نیز فکر می‌کنند انسان موجودی مجبور است که هیچ اختیار و آزادی ندارد و همه چیز توسط قضا و قدر تعیین می‌شود.


در حالی که حقیقت امری میان این دو نظر است یعنی نه جبر قضا و قدر و نه واگذاری مطلق به بندگان، چرا که بعضی از کارها را ما به خواست و اراده خودمان انجام می‌دهیم مثل خوردن‌، آشامیدن‌، رفتن‌، آمدن و ... و در بعضی دیگر از کارها همچون به دنیا آمدن، از دنیا رفتن و ... اراده و خواست ما مطرح نیست.


در شب قدر فرشتگان بسیاری به زمین می‌آیند به طوری که زمین بر آنها تنگ می‌شود، لذا آن را «شب قدر» نامیده‌اند زیرا یکی از معانی «قدر» به معنای ضیق و تنگ است (اطلاق /7) و در این شب قرآن با تمام قدر و منزلتش به وسیله فرشته صاحب قدر بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد.
پنهان بودن شب قدر
شب قدر در طول سال بیش از یک شب نیست و آن شب نیز در ماه مبارک رمضان واقع شده است. این مساله، مورد قبول همه مسلمانان است که هیچ گونه شک و تردیدی در آن وجود ندارد؛ زیرا از سویی خداوند در قرآن می‌فرماید: «ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.» (بقره /185)


و از سوی دیگر در آیه اول سوره قدر می‌خوانیم «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم.» از همراه کردن این دو آیه مبارکه به یکدیگر چنین نتیجه‌گیری می‌شود که شب قدر خارج از ماه مبارک رمضان نیست و حتما در این ماه قرار دارد.


بنابر روایات اسلامی خداوند اجابت را در میان دعاها پنهان کرده است تا مومنان به همه دعاها روی آورند. همان گونه که وقت مرگ را پنهان کرده است تا مردم در همه حال پذیرای آن باشند.


وقت قیامت و ظهور امام زمان (عج) را نیز مخفی کرده تا اهل معصیت آنها را دستاویزی برای نیل به مقاصد شوم خود قرار ندهند و در مقابل مومنان در همه حال مراقبت بیشتری از خود نشان دهند. بر همین مبنا شب قدر مخفی است و زمان دقیق آن مشخص نیست.


امام علی علیه السلام دلیل مخفی بودن شب قدر را در این می‌داند که مومنان شب‌های بیشتری را قدر بدانند و به آرزوی درک فضیلت آن به کارهای نیک و عبادت بیشتری پرداخته و از معاصی و زشتی‌ها دوری گزینند و در پرستش خداوند تلاش بیشتری نمایند.


از سوی دیگر شب قدر بایستی مخفی باشد زیرا اگر شب خاصی معین می‌شد، برخی افراد بر اثر توفیق شب زنده‌داری و احیائ آن به عُجب و غرور مبتلا می‌شدند اما هنگامی که زمان آن معین نباشد، بر اثر مواظبت بیشتر، ملکات فاضله در نفس‌شان راسخ‌تر می‌شود و در نتیجه از برکات و فیوضات بیشتری در این شب‌ها بهره‌مند می‌شوند.


اگر این شب معلوم بود، حرمت و عظمت درخورشان را نداشت، زیرا مردم همواره برای هر چه که از دید آنها مخفی است، احترام بیشتری قائلند.


فضایل شب قدر
بی‌تردید شب قدر از شب‌های با عظمت و با اهمیت سال است و دلیل فضیلت این شب بر سایر شب‌ها به اعتبار اموری است که در این شب محقق می‌شود.


- شب آمرزش گناهان:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر سوره «قدر» فرمودند: «هر کس شب قدر را احیا بدارد و مومن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده می‌شود


- قلب رمضان:
امام صادق علیه السلام فرمودند: «از کتاب خدا استفاده می‌شود که شماره ماه‌های سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماه‌ها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»


حضرت مهدی(عج)، صاحب شب قدر
بنا بر روایات و ظاهر آیات سوره قدر، شب قدر منحصر به زمان رسول خدا لی الله علیه و آله نیست و فرشتگان در شب قدر مقدرات یک سال را نزد «ولی مطلق زمان » می‌آورند و بر او عرضه می‌کنند. این واقعیت از روز نخستین خلقت بوده است و تا قیامت هم ادامه دارد.


از سویی نیز بنابر روایات زمین از نخستین روز خلقت تا آخر فنای دنیا بی‌حجت نخواهد بود چنان که امام علی علیه السلام فرمودند: «شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشت‌ها) فرو فرستاده می‌شود، پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله نیز این شب صاحبانی دارد.»


حجت خدا در زمین در زمان حاضر وجود مقدس و مبارک حضرت مهدی(عج) است و اوست که حجت خدا و وصی اوصیا و خلیفه رسول خدا و معصوم از هر گناه و پلیدی است و لذا صاحب شب قدر است.



 

نظر بدهید

 
 
 

نامه از مرتضی آوینی به برادرش در آمریکا جمعه 88 آذر 27
 



فارس:مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کرده‌ام. این چنین نیست؛ من زندگی یافته‌ام . عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می‌گوید، مرا آن چنان شیفته‌ی خود ساخته است که نمی‌توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستیم بیندیشم


یکی از برادران «شهید سید مرتضی آوینی» دیربازی است که در ایالات متحده آمریکا سکونت دارد.آن چه خواهید خواند متن تخلیص شده یکی از نامه های مرتضی به این برادر است.برای دریافت متن کامل این نامه با سید محمد آوینی تماس گرفتیم.ابتدا قول مساعد داد اما زمانی که برای پیگیری این قول دوباره مزاحم ایشان شدیم ، با این جمله ساده که «پیدا نشد» امیدمان نا امید شد و به ناچار به همین متن کوتاه شده و ناقص بسنده کنیم. امید آن که روزی تمامی آثار آن فرزانه بی بدیل از سد گزینش نزدیکان و منسوبین ایشان به سلامت بگذرد و در دسترس عموم قرار گیرد.


*برادر!
دلم می‌خواست امروز که ایران، این پسر گم شده، بعد از قرن‌ها می‌رود که به آغوش خانواده‌ی خویش بازگردد، در کنارم بودی و با هم زیر لوای اسلام عزیز و در کنار امام خمینی، این فرزند راستین محمد(ص) و این نشانه‌ی خدا بر زمین، جهاد می‌کردیم.


گرفتار تاریکی بودیم که امام خمینی از قلب تاریخی که می‌رفت تا فراموش شود، چون محمد(ص) فریاد برآورد که «واعتصمو بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» - همه به ریسمان خداوند چنگ بزنید و بیاویزید و پراکنده نشوید - و ما که هنوز دست و پا می‌زدیم تا به خویشتن خویش بازگردیم، از این سخن تازه شدیم و دریافتیم که آن چه می‌جستیم، یافته‌ایم و به یقین رسیدیم. و حتی من که همواره بویی از محمد در مشام داشتم، در آغاز باور نمی‌کردم که در این ظلمت کده‌ی زمین بتوان نقبی به سوی نور زد- که ابعاد آن چه روی داد، آن همه گسترده بود که زمین را در بر می‌گرفت و خدا این تردید را که جز لمحه‌ای به طول نینجامید بر من ببخشاید- و برق یقین بی‌هیچ واسطه‌ای بر دلم نشست، همان گونه که بر کوه سینا، و ایمان آوردم، و برادر! زمان گم شد و مکان، و کویر بود، و آن که دعوت به حق می‌کرد محمد(ص) بود، و خدا را شکر که گوش ایمان من به آوای الله آشنا بود و نمی‌دانی که چه خوش بود.


 


با همان عشقی که اباذر با محمد(ص) بیعت کرد، ما به امام خمینی پیوستیم. و برادر، او را ندیده‌ای: دست خداست بر زمین؛ آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگان بالا می‌آورد، سایه‌اش زمین و آسمان را می‌پوشاند، و آن زمان که از حکمت و عرفان سخن می‌گوید، می‌بینی که او خود نفس حقیقت است. من بوی خوشش را از نزدیک شنیده‌ام و صورتش را دیده‌ام که قهر موسی را دارد و لطف عیسی را و آرامش سنگین محمد(ص) را .


برادر! ایران، مادر تمدن نوینی است که معیارها و مقیاس‌هایی دیگر دارد و حکمت و فلسفه‌ای دیگر و هنری دیگر و ... ادبیاتی دیگر. من هرگز نمی توانم وسعت مکتبی و فرهنگی این انقلاب را در این نامه تصور کنم،‌اما برایت باز هم خواهم نوشت، هر چند که وقتم بسیار تنگ است.


مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کرده‌ام. این چنین نیست؛ من زندگی یافته‌ام . عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می‌گوید، مرا آن چنان شیفته‌ی خود ساخته است که نمی‌توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستیم بیندیشم و جز به فرهنگی که در حال احیای آن هستیم بیندیشم و جز به فرهنگی که در حال احیای آن هستیم ... و این فرهنگ آن همه با آن فرهنگ کهنه و منحط غرب متفاوت است و آن همه از آن فاصله دارد که نمی‌توان گفت . کارم در راه خداست (فی سبیل الله) و برای آن پولی دریافت نمی‌کنم.


 


 تنها سهمی اندک از بیت‌المال می برم که خورد و خوراک را بس باشد و بس. جهادی را که آغاز کرده‌ایم، امام خمینی «جهاد سازندگی» نام نهاده است. شمشیرمان قلم است و بیل و کلنگ، و در راه سازندگی ایرانی آزاد گام نهاده‌ایم؛ ایرانی که منشا حرکت نوین تاریخ و خاست گاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریک را سراسر در بر خواهد گرفت.
والسلام - برادرت مرتضی (1358
برگرفته از وبلاگ(مسجد عماریاسر مشهد مقدس)



 

نظر بدهید

 
 
 

یکی بود یکی نبود جمعه 88 آذر 27
 

بسم رب شهدا

یکی بود یکی نبود،غیراز خدا تودلشون هیچ کی نبود....

صاف وساده و یک رنگ و بی ریا بودند،افتادهوخاکی،خاکی تر ازلباس های خاکی شان...
و خاک آنجا مفتخر بود که مرد ترین مردان روزگار را در پشت خود دارد... و خاکریزهایشان شکر گزار این نعمت.
گاهی درحیرت ازرفتارشان می ماندی... آیا اینان ازخاک اند؟ خوشابه حال افلاکیان که خاک پای این خاکیان رابه تبرک می بردند...
پیرشان می گفت: ((شهادت هنر مردان خداست )) والحق که این خاکیان هنرمند بودند...



 

نظر بدهید

 
 
 

8تا بسیجی شهید ، 300 تا بسیجی به شدت زخمی شنبه 88 تیر 13
 

8تا  بسیجی شهید ، 300 تا بسیجی به شدت زخمی

سرویس دفاع مقدس و انقلاب اسلامی : فرمانده سپاه سیدالشهدای استان تهران گفت: برای خنثی کردن تلاش عقبه فتنه‌ای که در خانه‌های تیمی کشف شد و ارتباطی که از آنها با بیرون مرزها و صهیونیست‌ها عیان شد، قریب به 300 نفر از جان‌برکفان بسیجی به شدت زخمی شدند.

به گزارش خبرگزاری فارس، سردار پاسدار علی فضلی فرمانده سپاه سیدالشهدای استان تهران عصر امروز چهارشنبه در نشست خبری با خبرنگاران، در خصوص وقایع اخیر اظهار داشت: ما نوکر مردم هستیم و به این خدمت خودمان افتخار می‌کنیم و مردم مطمئن باشند فرزندان آنها در سپاه و بسیج و نیروی انتظامی از هیچ تلاشی برای تأمین امنیت آنان فروگذار نخواهند کرد.
فضلی خطاب به عوامل مخل امنیت عمومی و عناصر اصلی پشت صحنه آشوب‌های اخیر هشدار داد: مراقت رفتارهای خودتان باشید و به گونه‌ای عمل نکنید که بیش از این باعث تلخ شدن کام ملت و شیرینی ذائقه دشمنان اسلام و انقلاب شوید.
وی افزود: مردم با امام (ره) و رهبری پیمان بسته‌اند که در هر مقطعی از تاریخ انقلاب و کشور که دشمنان به فتنه‌انگیزی بپردازند با آنان به شدت برخورد کنند و با کور کردن چشم فتنه بساط آنان را برچینند.
فرمانده سپاه سیدالشهدای استان تهران با تأکید بر اینکه تن دادن به قانون و تسلیم شدن در برابر اراده و خواست ملت ایران تنها نسخه‌ای است که می‌تواند در شرایط فعلی باعث نجات فریب‌خوردگان و پیاده نظام استکبار جهانی گردد، اضافه کرد: لذا ما به آنها توصیه می‌کنیم تا دیر نشده به دامان پرمهر و عطوفت نظام اسلامی و ملت بزرگوار ایران بازگردند و بیش از این خود را بازیچه دست آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی نسازند.
ادامه مطلب

 

نظر بدهید

 
 
 

ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاری است شنبه 88 تیر 13
 

ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاری است 
عطر پاک نفست سبز و رها از آسمان جاری است 
نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاری است

تو نسیم خوش نفسی
من کویر خار و خسم 
گر بفریادم نرسی
من چو مرغی در قفسم 
تو با منی اما
من از خودم دورم 
چو قطره از دریا
من از تو مهجورم

ای نامت از دل و جان در همه جا بهر زبان جاری است 
عطر پاک نفست سبزو رها از آسمان جاری است 
نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاری است

با یادت ای بهشت من آ تش دوزخ کجاست 
عشق تو درسرشت من با دل و جان آ شناست
با یادت ای بهشت من آ تش دوزخ کجاست 
عشق تو درسرشت من با دل و جان آ شناست
چگونه فریادت نزنم
چرا دم از یادت ننهم
در اوج تنهائی 
اگر زمین ویرا نه شود
جهان همه بیگانه شود
تویی که با مایی

ای نامت از دل و جان در همه جا بهر زبان جاری است 
عطر پاک نفست سبزو رها از آسمان جاری است 
نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاری است



 

نظر بدهید

 
 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
 
» پایگاه جامع عاشورا
» ابزار و قالب وبلاگ
» اگه باحالی بیاتو
» عاشق آسمونی
» یا صاحب الزمان (عج)
» عاشقان
» کانون فرهنگی شهدای شهریار
»
» عَشَقه
»
» لنگه کفش
» فرزانگان امیدوار
»
»
» قل هوالله احد
» PARSTIN ... MUSIC
» جاده های مه آلود
» هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
» ● بندیر ●
» بچه مرشد!
» سکوت ابدی
» کلبه درویشی
» TOWER SIAH POOSH
»
» هم نفس
» آخرین روز دنیا
» هه هه هه.....
» KING OF BLACK
» جبهه وبلاگی غدیر
» یا علی مدد
» مهر بر لب زده
» اکبر پایندان
» پژواک
» ****شهرستان بجنورد****
» مجله اینترنتی شهر طلائی
» آقاشیر
» بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
»
» سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
»
» امام مهدی (عج)
» سفیر دوستی
» تنهایی......!!!!!!
»
»
» تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
» ثریای کویر ایران
» .: شهر عشق :.
» تراوشات یک ذهن زیبا
» پیامنمای جامع
» پرنسس زیبایی
» بوی سیب BOUYE SIB
» عکس های عاشقانه
»
» ردِ پای خط خطی های من
»
» یادداشتهای فانوس
» انسان جاری
» *bad boy*
» واقعه
» روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
» صفیر چشم انداز ایران
»
» شبستان
» سربازی در مسیر
» برادران شهید هاشمی
»
» شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
» har an che az del barayad
» نور
» Dark Future
» عشق
» ترانه ی زندگیم (Loyal)
» توشه آخرت
»
» Manna
» السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
» مجموعه بیانات رهبر معظم
» سیاه مشق های میم.صاد
»
» عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
» اواز قطره
» محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
»
» یه دختره تنها
» حکیم دزفولی
» فروش نرم افزار آموزشی و راهنمای تحصیل و تست زن
» مردود
» شهید شلمچه
» گروه اینترنتی جرقه داتکو
» نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
» لنده، سلیمان شهرویی
»
» شاه تور
» Note Heart
» به وبلاگ بر بچون دزفیل(دزفول) خوش اومهِ
» هر چی تو دوست داری
» گلی از بهشت
» پاتوق دخترها وپسرها
»
» این نیز بگذرد
» کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
» ژئوماتیک
» اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
» کیمیا
» اخراجیها
» نوری چایی_بیجار
» * روان شناسی ** ** psychology *
» بیان مبین
» هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
» سایه های خیال
» صاعقه
» مهربانی
» اصولی رایانه
» بادله گشت
» « عــــــفـــــــاف و حـــــجــــــاب »
» دل نوشته های یک دیلامی
» خیارج سرای من است
»
» کلبه ی عشق
» ایرانیان ایرانی
» توتویی
» خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
»
» چشم انتظار
» نبض شاه تور
» صل الله علی الباکین علی الحسین
» مجله اینترنتی
»
»
» پر شکسته
» زخم خورده
» تینا
» از فرش تا عرش
» خانه همدلان
» غلط غو لو ت
» مهدویت و انتظار
» عجیب ترین آدم .....
» برو بچه های ارزشی
» جامع ترین وبلاگ خبری
» Sea of Love
» گمنام
» فقط خدا
» مذهب عشق
» اس ام اس خنده دار . اس ام اس روز
» خـــــستــــــــــــه امـــــــــــــــــ
»
» مناجات با عشق
»
» از یک انسان
» ثانیه ها...
» موهیول
» دیدبان اینترنتی
» فقط من برای تو
» یادداشتهای روزانه رضا سروری
» مطالب جالب
» عشقی
» نوجوونی از خودتون
» شهد
» ME&YOU
» به تو می اندیشم ...
»
»
»
» ...افسانه نیست
» عا شقان وهواداران استقلال
» به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
» تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!!
»
» پری دریایی
» رد پای...
» به دلتنگی هام دست نزن
» چه زود دیر میشه
» جیگر نامه
» امیدزهرا omidezahra
» صبح دیگری در راه است ....
» * امام مبین *
» جوانان بیجار
» صدفم همیشه با من بمان
» سکوت شبانه
»
» سه ثانیه سکوت
»
» **قافله نت**
» جوک و خنده
» وباگی خالی از خنده
» دهاتی
» دکتر علی حاجی ستوده
» مسائل شیطان پرستی در ایران و جهان
» محبت و عشق
» یه سایت با حال
»
» قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
»
»
» کشکول
» سیب گلاب
»
» fazestan
» آرمش در هیاهو
» حقیقت سبز
» عسل....
»
» حاج آقا مسئلةٌ
» بسیج مظهر وحدت ملی
» فریاد بی صدا
» هر چی بخوای
»
» عاشقانه
» حزب الله هم الغالبون
» سحر
» من وتنهاییهام
»
» JUST
» به نام خدایی که در این نزدیکیست
» مدیا پلیر
» آشنای غریب
» جوادقدرتی..خوش آمدید..javadghodrati..بفرماییدچایی..نظریادت نره..
» جاذبه
» یه دختر تنها
» از ایلجیما خوشگل تر؟؟؟
» هر روز به روزیم
» تنهایی من
» دیار غم
»
» کر مـــــا نـــــــــــــــــــشاه دو
» فقط به عشق تو سمیرا من این دنیا را دوست دارم
»
» آخرین منجی
» خانه اطلاعات
» مریم جون !
» کلبه تنهایی
» دکتر علی حاجی ستوده
» ***تبلیغات اگاهی است *****
» RezaPishro
» تکنیک های تست زنی ، جزوات کنکور ، سوالات دبیرستان و پیش دانشگاهی
» آســــــمــونـــی بــاش
» حدائق ذات بهجة
» غلط غولوت
»
» باران
» ....ازاد....
»
» چرند و پرند
» ایــ عزیـــــز ـــــــران
» سوارکاری
»
» دنیای واقعی
»
» تبلیغ ِآگهی
» فروشگاه لوازم منزل،خودرو،کامپیوتر، موبایل و کیتهای الکترونیکی
» کتاب، مهندسی، روانشناسی، مدیریت، اقتصاد، لغتنامه، شعر، داستان
» فروشگاه نرم افزارهای سیستم عامل، طراحی گراف
» فروشگاه فیلم، کارتون، بازیهای هیجانی، تی شرت
» فروشگاه استثنایی
» مرغ باغ ملکوتم
» موقتاً بدون نام
» برگی از دفتر زندگی
»
»
»
» سوز و گداز
»
»
» موج آزاد اندیشی اسلامی
»
» عاشق تنها
»
»
» تا ریشه هست، جوانه باید زد...
»
»
» تفریحات مجازی (همه چی)
» شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
»
» ..:: نـو ر و ز::..
»
»
»
»
»
»
»
»
»
» کتاب خور کوچک
» ESPERANCE2
» کالای بیستِ بیست در فروشگاه بیست وای بیست
» فروشگاه متفاوت
» MANIFESTER
» آخرین آهنگها Last Music
» یه آسمان ستاره
» عکس های توپ گلها همه آفتاب گردانند
» پرسش مهر . ...... چگونه خدمتگذار خوبی باشیم
» دهکده مجازی مشاوره و روان شناسی خانواده
» کانون هواداران پارک ساعی
» مدرسه راهنمایی شهید محمود آهنی امینه (توحید سابق)
» سرافراز
» فرزاد ملوس و پرنیاجون
» درباره ی رپ و دوست شدن با شما
» خونه ی دل
» دانلود سوالات کنکور دکتری
 
کل بازدید : 256570
بازدید امروز :4
بازدید دیروز : 18
تعداد کل پست ها : 172
» پیام‌رسان
» نقشه سایت
» اوقات شرعی

  RSS 2.0  

مرجع قالبها و ابزارهای مذهبی

By Ashoora.ir & Blog Skin